سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
در قلمرو سکوت
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من....ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 193932
کل یادداشتها ها : 79
خبر مایه

موسیقی


باتلاق برای همه یه شکل نیس. بعضیا باتلاقو مثل یه حوض ِ پر از آب می بینن. انقد مستش میشن که حتی خودشونم یادشون میره. واسه همین وسوسه میشن که بپرن توش. همون بعضیا هستن که الآن کم آوردن و مدام از بوی تعفن آور باتلاق شکایت می کنن! از چشاشون معلومه که دیگه طاقتی براشون نمونده! وقتی شنا بلد نیستی مجبوری تن به آب بزنی!؟ گرچه اگه شنا هم بلد بودی باز فایده ای به حالِت نداشت.

باتلاقیای تازه وارد(آماتور، جوگیر و از این دست اصطلاحات)، اولش که پا توی باتلاق میذارن سرشون گرمه و نمیدونن چه سرنوشتی انتظارشون رو میکشه. انقدر به آب باتلاق وابسته میشن که یادشون میره آب باتلاق خوردنی نیست. آب باتلاق مسمومه. شروع میکنن به خوردن آب باتلاق. تابلوی کنار باتلاق رو نمیخونن: "لازم نیست آبی که در آن شنا می کنی ببلعی"، شاید خوندن بلد نیستن، شایدم خوندن بلدن ولی چشم خوندن دیگه ندارن. هر دست و پایی که توی باتلاق میزنن تبدیل به دایره ای روی سطح باتلاق میشه که رفته رفته بزرگ و بزرگتر میشه و آخر به هیچ میرسه!

باتلاقیایی که دیگه چیزی به انتهای عمرشون نمونده، مدام به باتلاق بد و بیراه میگن. در حالی که این باتلاق نیست که اونا رو شکنجه میده. باتلاقیا هیچوقت اینو نفهمیدن که اونا هستن که باتلاق رو شکنجه میدن. آدما وقتی وارد باتلاق میشن یادشون میره پای لجنیشون رو تمیز کنن. و با همین لجن آب باتلاق رو شکنجه می دن. باتلاق از اولش، باتلاق نبود.


+ سلام ما بعد از مدتی بروز شدیم






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ