سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
در قلمرو سکوت
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من....ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 191271
کل یادداشتها ها : 79
خبر مایه

موسیقی


 جوان قدر شناس                                                                          

 دانشجویی جوان ، خاطره جشن پایان تحصیل خود را چنین تعریف می کرد :به مناسبت پایان تحصلاتم، مجلس جشنی بر پا کرده و دوستان دانشجو و جمعی از استادان را دعوت نموده بودم .دوستانم همه به من تبریک می گفتند. یکی از استادان دانشگاه مرا به کناری کشید و گفت :دوستی دارم که به من توصیه کرده کارمند شایسته ای به او معرفی کنم . این کارت بگیر و هر وقت فرصت کردی ، به دیدنش برو .مطمئن هستم که شغلی در خور لیاقت و استعداد به تو خواهد داد.دست استاد را فشردم واز او تشکر کردم . در این موقع پیخدمت هتل نزدیک شد و گفت :هدیه ای برای شما فرستاده اند و می گویند شخصا باید رسید آن را امضاء کنید !به طرف راهرو هتل رفتم . جعبه مقوایی که در پارچه زر ورق پیچیده و روبان قشنگی به آن بسته بودند ، به دست من دادند . رسید آن را امضاء کردم و در جعبه را باز نمودم . روی کارت اسم مادرم بود، نوشته بود :(( این هدیه نفیس را به پسرم تقدیم میکنم .)) !

وقتی آن را باز کردم ، اشک از چشمانم فرو ریخت . دیدم روپوش وصله داری است ، که مادرم آن را شسته و اتو زده و برای من فرستاده است .مادرم این روپوش را در موقع دختشویی در خانه های مردم می پوشید تا کف صابون و ترشح آب ، لباسش را خراب نکند . من با پول رختشویی مادرم در دانشگاه درس خواندم ، با پولی که از زحمت دستهای لاغر و استخوانی او ، از شستن لباسهای مردم به دست می آمد . این روپوش ، سمبل آن زحمات بود ! خلاصه ، به همت آن استاد با حقوق بسیار خوبی استخدام شدم ، اما به مادرم چیزی نگفتم : آخر ماه که حقوقم را گرفتم ، به سراغ  مادرم رفتم . هر چه حقوق گرفته بودم ، در پاکت زیبایی گذاشتم و به دستش دادم و گفتم : مادر جان ! سالها عرق ریختی ، خون دل خوردی ، زحمت کشیدی تا مرا بع ایجا رساندی . حالا بنشین تا مانند نوکر فداکاری به تو خدمت کنم !

مادرم در حالی که چند قطره اشک به گونه های چرکیده اش غلتید مرا در آغوش کشید و بوسید و گفت :

- تو همیشه پسر خوبی بودی !


+ سلام ما بعد از مدتی بروز شدیم






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ